سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمیگردند: زمان، کلمات و موقعیتها
سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت
سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیاها، موفقیت و شانس
سه چیز در زندگی با ارزشترینها هستند
: عشق، اعتماد به نفس و دوستاناز من آزرده مشو، میروم از خانه ی تو، قبل رفتن تو بدان عاشق و بی تقصیرم، تو اگر خسته ای از دست دلم حرفی نیست، امر کن تا که بمیرم به خدا می میرم..
YYYYYYYY
کنار دریا نشسته بودم و از غم دوریت آرام گریه می کردم قطره ای از اشکم به دریا افتاد، تا زمانی که آن قطره اشک را پیدا کنم دوستت دارم
YYYYYYYY
وفای بی وفایان کرده پیرم، برم یار وفاداری بگیرم، اگر یار وفاداری ندیدم، سر قبر وفاداری بمیرم
YYYYYYYY
دوستی من و تو دوستی شاخه و برگ است، و جدایی برگ از شاخه ، مرگ است
YYYYYYYY
نبودی بی تو پنهان گریه کردم، تو را دیدم و خندان گریه کردم، برای این که اشکهایم نبینی، نشستم زیر باران گریه کردم
YYYYYYYY
تکیه به شونه هام نکن/من از تو افتاده ترم
ما که به هم نمی رسیم/بسه دیگه بذار برم
کی گفته بود به جرم عشق / یه عمری پرپرت کنم
یه گوشه ای کنج قفس / چادر غم سرت کنم
من نه قلندر شبم / نه قهرمان قصه ها
نه برده حلقه به گوش /نه مثل اون فرشته ها
من عاشقم همینو بس / غصه نداره بی کسی
قشنگی قسمت ما نیست /که ما به هم نمی رسیم
تکیه به شونه هام نکن / من از خودت خسته ترم
اگه هنوزم عاشقی / بذار برم ....بذار برم
YYYYYYYY
عشق نمی پرسه اهل کجایی ، فقط میگه تو قلب من زندگی می کنی . عشق نمی پرسه چرا دور هستی فقط میگه همیشه با من هستی . عشق نمی پرسه که دوستم داری فقط میگه : دوستت دارم
YYYYYYYY
مردی که خیلی عاشق بود ، پشت شیشه آسمان خراش نشسته بود و سیگار می کشید . آنقدر عاشق بود که وقتی آخرین پک را به سیگارش زد ، یادش رفت که باید ته سیگارش را پایین بیندازد ، نه خودش را
YYYYYYYY
آســمــان آبــی بـود ، مـاهـــی پنداشــت که دریـاســـت ،،، پــرید
YYYYYYYY
بیهوده داستانِ سبزِ گلستان را در گوشِ من مخوان. از دستهای سنگی خود بر ساقه های لاغرِ تندیسِ یک درخت شاخه می سازم. آنگاه در سپیده گاهِ طلوعِ برگ قصه پوچِ اطلسی ها را به حکمِ غیر قابلِ برگشتِ دادگاهِ خزان بر شاخه های سنگی خود دار می زنم